تجربهام پس از اتمام اولین کتاب صوتی
ساعتی پیش گوش دادن به اولین کتاب صوتی زندگیام را تمام کردم. در ادامه مینویسم که چرا گوش دادن به کتاب صوتی عالی است.
ما و کتاب
ذهن ما انسانها شبیه یک توربین بادی است. وقتی باد میوزد، پرههای توربین به حرکت درمیآیند و محور توربین را میچرخانند و برق تولید میشود. هرچه شدت وزش باد بیشتر باشد، برق خروجی هم بیشتر است.
کتابهایی که میخوانیم مانند بادی هستند که پرههای توربین را به چرخش درمیآورند. از سوی دیگر ذهن ما شبیه یک میکسر غولپیکر هم عمل میکند. اطلاعات ورودی را هم میزند و چاشنی خلاقیت فردی ما را هم به آن میافزاید و چیزی نو تولید میکند. و به این ترتیب ایدههایی نو در ذهن ما شکل میگیرند بی آنکه بدانیم از کجا آمدهاند.
راه من برای چرخان نگه داشتن توربین فکرم، اینست که جریانی مداوم از محتوای گلچین شده و کتابهای ماندگار به آن بدهم.
چرا کتاب صوتی؟
من هر از گاهی ویدیوهای کانال هرروز باهوشتر را در یوتیوب میبینم. یوتیوبر این کانال مهندس ناساست. (ناسا هم که برای ما ایرانیها خداست!) در بسیاری از ویدیوها تبلیغ کتاب صوتی میکرد (تبلیغ پولی البته) و از موثر بودنش میگفت به همین خاطر علاقهمند شدم امتحان کنم.
کتابی که گوش کردم
برای شروع ترجمه آلمانی «Von Beruf Schriftsteller» اثر هاروکی موراکامی را انتخاب کردم. فارسیاش میشود «نویسنده حرفهای». اصل کتاب چون سایر کتابهای این نویسنده به زبان ژاپنی است.
کتاب در ۱۰۳ بخش سه تا پنج دقیقهای تقسیم شده بود.
برنامهای که استفاده کردم
من از Audible که متعلق به آمازون است استفاده کردم. متاسفانه در ایران امکان استفاده از این برنامه نیست، چرا که امکان پرداخت وجود ندارد. مطمئنم راههای جایگزین دیگری هست و راههای بیشتری هم بوجود خواهد آمد. اگر نمونه مشابهی سراغ دارید در بخش نظرات بنویسند.
برنامه هم آنچه از آن انتظار میرفت به درستی انجام داد. مهمترین ویژگیها یکی اینکه در بخش نوتیفیکیشنها امکان توقف و ادامه فوری وجود داشت. به هیچ عنوان هم آخرین جایی که کتاب گوش کرده بودم را فراموش نکرد. از طرفی برنامه به خوبی با کنترلهای روی گوشی بلوتوثم برای پرش به جلو و عقب و نیز توقف و ادامه پخش کار کرد. در اولین بار هم کتاب را دانلود کرد تا به صورت آفلاین بتوانم گوش کنم.
شیوه پرداخت هم بر اساس پرداخت حق عضویت ثابت ماهیانه است.
کی و کجا
من کتاب را بیشتر در زمانی که در حال پیادهروی یا در حال رفت و آمد با اتوبوس و قطار بودم گوش کردم. گاهی هم موقع غذا خوردن. کتاب را ۲۲ روز پیش سفارش دادم و امروز هم آن را تمام کردم. وقت خاصی به کتاب «گوش دادن» اختصاص ندادم، بلکه وقتی که معمولا با گوشیام تلف میکردم به آن اختصاص دادم. برای گوش کردن هم از گوشی و هدست بلوتوث استفاده کردم.
تفاوت با خواندن
اول اینکه راحتتر است. یعنی دستها آزادند. تمرکز من چندان فرقی با موقعی که کتاب میخوانم نداشت. البته مهمترین تفاوت شاید این باشد که کتاب سریعتر تمام شد چرا که شخص دیگری مشغول روخوانی کتاب است و همین موضوع عاملی است که ما را به ادامه دادن تشویق میکند. در حالی که موقع خواندن کتاب فیزیکی به محض اینکه تمرکزمان را از دست بدهیم معمولا دست از مطالعه میکشیم.
اهمیت حمایت از حقوق مولفین
این کتابها بوجود نمیآمدند اگر راهی برای حفظ حقوق مولفین نبود. اگر نویسندهای نتواند از اثر درآمد کسب کند این صنعت رونقی نخواهد داشت. شرکتها هم تنها وارد بازاری میشوند که سودآور باشد. به همین خاطر مهم است با وجود مشکلاتی که کپیرایت دارد برای عضویت در آن بکوشیم یا لااقل در محدوده قانونی خودمان از حقوق مولفین حمایت کنیم.
آیا باز هم کتاب صوتی گوش میکنم؟
حتما دوباره کتاب صوتی سفارش میدهم. تجربه خوبی بود.
درود،
در میان انبوهی از اطلاعات و محتوا که هر ثانیه میلیاردها یا بیشتر به آن افزوده میگردد، روش انتخاب محتوای شما چگونه است؟ چون من آدم وسواسی و دقیقی هستم و در مدیریت استفاده از این همه مطالب و محتوایی که در اینترنت به آن دسترسی داریم، مشکل دارم.
سپاس.
سلام، منابع را به تدریج بر حسب شناخت و علایق خودم دستهبندی میکنم و به آنها وزن خاصی اختصاص میدهم. لیست گلچینشدهای از خوراکها دارم که دائم بروز میکنم. به افرادی و گروههایی که در گذر زمان توجهم را جلب کردهاند یا کار درخوری انجام دادهاند امتیاز بیشتری میدهم و برعکس آنها که محتوای کمارزش و تبلیغاتی و مانند اینها تولیدکردهاند را به ردههای پایینتر میرانم. سعی میکنم بفهمم آنها که سبک کارشان را میپسندم چه چیزی را پسندیدهاند، چون میدانم که آنها هم وسواس به خرج دادهاند بنابراین کار من را سبک میکند. در نهایت هم پذیرفتهام که اقیانوسی از اطلاعات در اینترنت در جریان است و من توان هضم آن را ندارم و اصلا نیازی به این کار نیست. بلکه کافیست یک زیرمجموعه باکیفیت از این اقیانوس را بشناسم.